Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی در حالی با راهنمایی‌های قاضی ویژه قتل عمد مشهد راز وحشتناک خواستگارکشی در تهران را فاش کردند که پس از مدت‌ها جست‌وجو، جسد خواستگار مشهدی را از زیر خاک‌های پارک جنگلی قلعه حسن خان بیرون کشیدند.

 پاییز سال گذشته بود که خانواده «ح» برای مسافرت چند روزه از تهران به مشهد آمدند و در منزل یکی از بستگان دورشان اقامت گزیدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان «ز» زن جوانی که متاهل بود و پسری ۵ ساله داشت ارتباط عاطفی عمیقی با پسر ۲۶ ساله میزبان مشهدی پیدا کرد.

این زن جوان که مدعی بود در زندگی مشترک با همسرش اختلاف دارد، ماجرای ناسازگاری و مشاجره‌هایش را برای «آرمین» بازگو کرد به گونه‌ای که پسر جوان مجرد هم پای درد دل‌های «ز» نشست و احساسات و عواطف خود را بروز داد. این آشنایی فامیلی و ارتباط عاطفی به حدی رسید که «ز» وقتی به تهران بازگشت، ناسازگاری با شوهرش را شدت بخشید و تقاضای طلاق کرد تا بتواند با «آرمین» ازدواج کند.

اطرافیان و خانواده «ز» که از تغییر رفتار ناگهانی و اصرار به طلاق، شوکه شده بودند همه تلاش خود را به کار گرفتند تا از این ماجرای شوم جلوگیری کنند، اما نصیحت‌ها و هشدار‌ها فایده‌ای نداشت. او برای «طلاق» پافشاری می‌کرد و به امید ازدواج با «آرمین» شب‌ها را به صبح می‌رساند.

این موضوع، زندگی خانوادگی «ز» را آشفته کرد و به بی سر و سامانی کشاند تا جایی که دیگر همسر «ز» مجبور شد به خواسته او تن دهد و بدین ترتیب در حالی «مهر طلاق» بر شناسنامه «ز» خودنمایی کرد که او لبخند زنان منتظر خواستگاری آرمین بود! اما از سوی دیگر خانواده آرمین نیز با این ازدواج مخالف بودند چرا که آرزو‌های زیادی برای پسرشان داشتند و حالا با شنیدن ماجرای ازدواج او با زن مطلقه‌ای که پسری ۵ ساله دارد، دچار نوعی سردرگمی شده بودند و از آینده این ازدواج احساسی و عاطفی به شدت وحشت داشتند. با این حال، گوش «آرمین» بدهکار این نصیحت‌ها نبود و او هم تصمیم خود را برای ازدواج با «ز» گرفته بود.

به همین دلیل مدام به تهران رفت و آمد می‌کرد تا مقدمات مراسم خواستگاری را فراهم آورد. همه این ماجرا‌های اضطراب آمیز در حالی رقم می‌خورد که «اشکان» (برادر «ز») نیز مخالفت خود را برای ازدواج خواهرش با «آرمین» آشکار کرده بود. این جوان ۲۵ ساله که اعتقاد داشت «آرمین» با این ارتباط عاطفی زندگی خواهرش را به نابودی کشانده است، کینه عمیقی از «آرمین» به دل گرفت و مترصد فرصتی بود تا انتقام وحشتناکی از او بگیرد.

از طرف دیگر «آرمین» که نمی‌توانست بر احساسات و عواطف خود غلبه کند به شیوه جوانی عاشق پیشه راه تهران را در پیش گرفت تا با وجود همه مخالفت‌های خانوادگی به طور رسمی و شرعی، پای سفره عقد بنشیند.

به همین دلیل او یازدهم فروردین امسال برای خواستگاری از «ز» لباس‌های دامادی اش را به تن کرد و از طریق فرودگاه بین المللی شهید هاشمی نژاد مشهد عازم تهران شد. او که اول صبح در فرودگاه مهرآباد تهران از هواپیما خارج شده بود به سمت واحد آپارتمانی خانواده «ز» حرکت کرد تا آخرین گفتگو‌های مراسم خواستگاری را به سرانجام برساند، اما با این که هر از گاهی با خانواده اش تماس تلفنی می‌گرفت دیگر به کسی زنگ نزد و این موضوع موجب بروز نگرانی در خانواده «آرمین» شد.

آن‌ها که احتمال می‌دادند او گرفتار مشکلات خواستگاری است، خودشان را دلداری می‌دادند، اما وقتی همه تماس‌های تلفنی همچنان تا روز بعد بی پاسخ ماند، اضطراب و هراس هولناکی وجودشان را فراگرفت. گوشی آرمین زنگ می‌خورد، ولی او به تماس‌ها پاسخ نمی‌داد تا این که روز بعد (دوازدهم فروردین) پیامک‌هایی را برای خانواده اش ارسال کرد که «نگران من نباشید! خودم تماس می‌گیرم!» و «شما زنگ نزنید من خودم می‌آیم!» و ... این جملات ابهام آمیز بر نگرانی اعضای خانواده «آرمین» افزود چرا که او هیچ گاه با خانواده اش چنین رفتاری نداشت واین گونه با آن‌ها سخن نمی‌گفت.

وقتی اضطراب و نگرانی اعضای خانواده به اوج رسید، دیگر چاره‌ای نداشتند جز آن که دست به دامان قانون شوند بنابراین آن‌ها با تسلیم شکواییه‌ای به دستگاه قضایی مشهدخواستار پیگیری ماجرا شدند. با توجه به حساسیت موضوع، این پرونده به شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد و زیرنظر قاضی دکتر حسن زرقانی مورد رسیدگی ویژه قرار گرفت.

با آن که «آرمین» در تهران گم شده بود و باید این پرونده در دادسرای تهران رسیدگی می‌شد، اما هنگامی که قاضی ویژه قتل عمد، چهره نگران و درمانده مادری را دید که به دستگاه قضا پناه برده بود، چشمانش را به تک برگ‌های اوراق پرونده دوخت و سپس دستورات محرمانه خاصی را زیر یکی از برگ‌های این پرونده به رشته تحریر درآورد و از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی خواست تا با دقت و جدیت برای آشکار شدن ماجرای مشکوک خواستگار مشهدی وارد عمل شوند.

بدین ترتیب و با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ جواد شفیع‌زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروه ورزیده‌ای از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد) مامور رسیدگی به این پرونده حساس شدند.

گروه تخصصی کارآگاهان در اولین شاخه از تحقیقات میدانی و بررسی‌های غیرمحسوس در فرودگاه به سرنخ‌هایی رسیدند که نشان می‌داد جوان دیگری نیز در یکی از این سفرهابه همراه «آرمین» سوار هواپیما شده است که دوستی نزدیکی با یکدیگر داشتند بنابراین کارآگاهان که با راهنمایی‌های قاضی زرقانی پا به تاریکخانه این پرونده پیچیده گذاشته بودند بی درنگ دوست آرمین را شناسایی کردند.

این جوان که در حضور قاضی ویژه قتل عمد سخن می‌گفت با اشاره به ارتباط و دوستی نزدیک خود با «آرمین» اظهار کرد: قرار بود «آرمین» به خواستگاری «ز» برود، ولی چون «اشکان» (برادر «ز») او را چند بار تهدید کرده بود یک بار آرمین به سراغ من آمد تا او را همراهی کنم که اگر حادثه‌ای رخ داد من به او کمک کنم! به همین دلیل من و آرمین با هم به تهران رفتیم.

وقتی آن جا رسیدیم «آرمین» به من گفت که شما پشت در منزل منتظر باش، اگر حادثه‌ای رخ داد بیا داخل! ولی دقایقی بعد از آن که «آرمین» درون خانه رفته بود، تلفنی با من تماس گرفت و گفت: همه چیز آرام است تو برو! من هم به مشهد بازگشتم و دیگر از چیزی خبر ندارم، چرا که آخرین بار او خودش به تنهایی عازم تهران شد؛ بنابراین گزارش، قاضی ویژه قتل عمد که اظهارات دوست آرمین را منطبق با واقعیت تشخیص داده بود، دستور آزادی وی را صادر کرد و از کارآگاهان خواست دامنه تحقیقات خود را به تهران بکشانند.

اما در همین حال وقوع حادثه‌ای هولناک روند تحقیقات را دگرگون کرد. خانواده «آرمین» که از نزدیک شاهد تلاش‌های شبانه روزی کارآگاهان بودند با بیان این که «ز» با خوردن مقدار زیادی قرص دست به خودکشی زده و در بیمارستان تهران فوت کرده است به کارآگاهان گفتند: «چند روز قبل «ز» با ما تماس گرفت و ادعا کرد اگر بدانم برادرم اشکان بلایی سر آرمین آورده است، خودم را می‌کشم!»

این اظهارات تلخ در حالی از زبان خانواده «آرمین» شنیده می‌شد که آن‌ها بار‌ها از نگرانی «ز» به خاطر گم شدن «آرمین» خبر داده بودند. در عین حال وقوع این حادثه وحشتناک، سرنخ مهمی برای پیگیری این پرونده شد و اشکان به عنوان متهم اصلی تحت تعقیب قرار گرفت. در همین اثنا بود که تراکنش بانکی از حساب آرمین در مشهد، کارآگاهان را به سوی بررسی این موضوع کشاند.

ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که فردی با کارت بانکی «آرمین» از یک خواربارفروشی خرید کرده است. بازبینی دوربین‌های مداربسته و بررسی‌های غیرمحسوس رد پای اشکان را آشکار کرد و بدین ترتیب گروه تخصصی کارآگاهان بی‌درنگ و در حالی عازم تهران شدند که قاضی زرقانی به صورت تلفنی و با کد رمز‌های امنیتی هماهنگی‌های قضایی لازم را برای انجام عملیات‌های تخصصی کارآگاهان در تهران انجام داد.

کارآگاهان در یک عملیات غافلگیرانه و ضربتی، اشکان را دستگیر و به مشهد هدایت کردند، اما او که در حضور قاضی دکتر زرقانی مورد بازجویی‌های فنی قرار گرفته بود با اعتراف صریح به قتل خواستگار مشهدی اظهار کرد: او را کشتم، اما جسدش را در اسید نابود کردم و هیچ اثری از او نیست! ولی این اعترافات برای قاضی ویژه قتل عمد باورپذیر نبود.

به همین دلیل «اشکان» با صدور قرار بازداشت موقت در اختیار کارآگاهان قرار گرفت تا این که روز بعد مدعی شد قصد دارد حقیقت را بازگو کند. به دنبال این ماجرا، بلافاصله قاضی زرقانی دوباره او را مقابل میز عدالت نشاند تا ناگفته‌های این جنایت وحشتناک را از زبان قاتل بشنود.

«اشکان» گفت: او زندگی خواهرم را نابود کرده بود به همین دلیل کینه او را به دل داشتم تا این که وقتی به تهران آمد و زمانی که کسی در خانه نبود او را با ضربات چاقو به قتل رساندم و سپس جسدش را با پراید به پارک خطی جنگلی در حاشیه بزرگراه قلعه حسن خان (شهرک قدس) بردم و در میان درختان دفن کردم! و ...

به دنبال اعترافات متهم وهماهنگی‌های قضایی، دوباره گروه تخصصی کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ نجفی در حالی عازم قلعه حسن خان شدند که این بار قاتل نیز همراه آنان بود، ولی اشکان محل دفن جسد را به یاد نداشت به همین دلیل جست وجو‌ها در میان درختان جنگلی طولانی شد تا این که در نهایت حفره‌ای در میان درختان خودنمایی کرد که توسط حیوانات درنده گوشه‌هایی از آن تخریب شده بود.

وقتی کارآگاهان چوبی را درون حفره فرو بردند با شیئی پلاستیکی مواجه شدند و با حفر بخشی از آن محل ناگهان جسدی را دیدند که درون کیسه زباله بزرگ پلاستیکی قرار داشت و اطراف آن نیز با چسب‌های پهن بسته شده بود. با پیدا شدن جسد «آرمین» و تماس کارآگاهان مشهدی، گروهی از نیرو‌های انتظامی قلعه حسن خان به محل کشف جسد آمدند و بدین ترتیب با طی مراحل قانونی، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و از این جنایت هولناک رمزگشایی شد.

بررسی‌های بیشتر در این باره زیر نظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) با صدور دستورات ویژه قضایی همچنان ادامه دارد.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: اخبار حوادث قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی قاضی ویژه قتل عمد تخصصی کارآگاهان قلعه حسن خان همین دلیل بدین ترتیب قرار گرفت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۸۴۹۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد/ همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار

به گزارش خبرآنلاین، ۳ ماه پس از مرگ مشکوک یک مرد جوان راز این مرگ در حالی فاش شد که عاملان آن سعی داشتند با سناریوی خودکشی مسیر تحقیقات را از جنایتشان منحرف کنند.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت: بهمن سال گذشته زن جوانی با پلیس تماس گرفت و ازمرگ شوهرش در خانه خبر داد. به دنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم. قرار بود امروز صبح همسرم دنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد. با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم. بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است.

در حالی که زن جوان چنین ادعایی داشت، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت برای بررسی بیشتر ماجرا وارد عمل شدند. اما بررسی شیلنگ گاز نشان داد علت پارگی پوسیدگی نبوده است بلکه حدود یک ماه قبل تعویض شده بود و با یک برش عرضی و عمدی پاره شده است. بدین ترتیب فرضیه گازگرفتگی و حادثه رنگ باخت و تحقیقات روی موضوع قتل متمرکز شد.

این بار کارآگاهان در تحقیق از همسر مرد جوان با سناریوی دیگری از جانب وی روبه‌رو شدند، زن جوان در ادعای جدیدی گفت: تصور می‌کنم همسرم دست به خودکشی زده باشد. او این اواخر دچار افسردگی شده بود و صحبت از خودکشی می‌کرد. احتمالا خودش با بریدن شیلنگ اجاق گاز به زندگی‌اش پایان داده است.

دو مظنون برای قتل

در حالی که وی چنین ادعایی داشت، بررسی‌ها نشان می‌داد مرد جوان کاملا سالم و در حالت طبیعی بوده و هیچ مشکل روحی و مالی نداشته است. اما در ادامه مشخص شد وی با همسرش اختلافات خانوادگی زیادی داشته است؛ اختلافاتی که می‌توانست انگیزه‌ای برای قتل باشد.

بدین ترتیب زن جوان به صورت نامحسوس زیر نظر گرفته شد و بررسی‌ها نشان می‌داد وی با یکی از همکاران شوهرش به نام کیوان در تماس بوده است. شب قبل از حادثه نیز با این مرد تماس گرفته و با هماهنگی او خانه را ترک کرده است.

نام کیوان نیز به عنوان دومین مظنون پرونده در لیست مأموران نوشته شد و تحقیقات نشان می‌داد که کیوان با مقتول بر سر مسائل کاری اختلاف شدیدی داشته است. کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات به بازبینی دوربین‌های مداربسته اطراف خانه مقتول پرداختند.

دوربین‌ها نشان می‌داد که ساعت یک بامداد کیوان با کلید وارد ساختمان محل زندگی مقتول شده و حدود ساعت ۵ صبح از ساختمان خارج شده است. این ورود و خروج در شبی رخ داده بود که به نظر می‌رسید آرش بر اثر گازگرفتگی جانش را از دست داده بود.

به دستور بازپرس جنایی زن و مرد جوان بازداشت شدند. این بار زن جوان کیوان را عامل قتل شوهرش معرفی کرد و گفت: کیوان در ظاهر با شوهرم دوست صمیمی بود، اما در باطن به شدت به او حسودی می‌کرد. چند روز قبل از جنایت، به صورت اتفاقی، زمانی که قصد داشتم به محل کارم بروم، کیوان را کنار خیابان دیدم. او مرا به محل کارم رساند. نمی‌دانم چطور او کلید خانه را از کیفم برداشته بود که من متوجه نشدم. شب حادثه هم که به خانه مادرم رفتم، او از فرصت استفاده کرده بود و همسرم را به قتل رسانده بود.

دو ادعا برای قتل

باتوجه به مدارکی که در تحقیقات به دست آمده بود، از کیوان به عنوان عامل جنایت تحقیق شد. مرد جوان ابتدا منکر قتل شد اما در ادامه گفت: با مقتول اختلاف داشتم. همه او را دوست داشتند. با اینکه من و او همکار بودیم، اما حقوق او بیشتر از من بود و همکارانم جور دیگری با او برخورد می‌کردند. همه اینها باعث شده بود به او حسودی کنم و دلم می‌خواست از او انتقام بگیرم. در رفت و آمدهایی که به خانه‌اش داشتم، رابطه‌ام با همسرش صمیمی‌تر شد و متوجه شدم که او نیز دل خوشی از شوهرش ندارد. حسادت من و اختلاف همسرش باعث شد که رابطه‌مان بیشتر شود. درنهایت تصمیم به قتل او گرفتیم.

در ادامه تحقیقات مرد جوان به قتل همکارش به خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل، او به بهانه دیدن مادرش خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود، وارد خانه شدم و به او داروی بی‌هوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد.

در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شده و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

۴۷۲۳۶

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902942

دیگر خبرها

  • پسر جوان دایی و خاله‌اش را به‌خاطر ارثیه با ضربات سنگ به قتل رساند
  • جنایت در خیابان بی‌سیم/ پسر جوان با ضربه چاقو قربانی شد
  • پسر پرخاشگر مادر را کشت و جسدش را سوزاند
  • سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد
  • اعترافات تکان‌دهنده؛ ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
  • سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد/ همدستی خیانت‌آمیز زن جوان با مرد همکار
  • اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها / ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت
  • اعترافات تکان‌دهنده همسرکُش‌ها | ۳ جنایت خانوادگی در ۲۴ ساعت رخ داد + تصاویر قاتلان و صحنه‌های قتل
  • بازداشت عامل جنایت خونین در بوستان ولایت
  • جوان اهل گرمی از چوبه دار در تهران نجات یافت